7 طراح معاصر که باید بشناسیم
اخیرا در سراسر انگلستان موجی تازه از جواهرسازان مستقل شکل گرفته که در حال بازتعریف معنای جواهرات معاصر هستند. برخی از این طراحان پیشینهای طولانی در حرفه خود دارند و برخی دیگر تازه در این مسیر قدم گذاشتهاند، اما همگی یک وجه مشترک دارند و آن هم پایبندی به اصالت ساختدستی، تأمین مواد اولیه با اصول اخلاقی مانند پایداری و انسان دوستی، و خلق طرحهایی که از دل تجربه شخصی و روایتهای فردی برمیآیند. این جواهرات، برخلاف روند تولید انبوه، به شیوهای «آهستهساخت» (Slow-Made) تولید میشوند؛ آثاری غنی از نماد، ریشهدار در معنا و حاصل فرایندهایی سنتی همچون حکاکی مُهر (Seal Engraving)، ریختهگری با موم و میناکاری شامپلِوِه (Champlevé Enamel) که هر کدام حامل داستان و هویت خاص خود هستند. بیایید با این هفت جواهرساز برجسته که هر یک با رویکردی منحصربهفرد، تصویری تازه از آینده جواهرات ارائه میکنند آشنا شویم.
جسی توماس


کار خود را در ابتدا در صنعت فیلم آغاز کرده بود، سرانجام مسیرش را به کارگاه زرگری پدرش، دیوید توماس، کشانده شد؛ استادکاری که سالها نزد برند نامدار «Georg Jensen» و جواهرسازان سلطنتی سوئد آموزش دیده و آثارش در موزههایی چون ویکتوریا و آلبرت (V&A) و کالج گلدسمیتس نگهداری میشود. جسی اکنون در استودیوی خود در چلسی، تکنیکهای سنتی را با حساسیتهای مدرن ترکیب و ادغام میکند. حلقههای چکشخورده، مرواریدهای باروک و الماسهای آنتیک با برشهای نامنظم اما کنترلشده از ویژگیهای کار اوست. استفاده انحصاری از طلای دارای گواهی Fairtrade یا بازیافتی و سنگهایی که کشف آنها به طبیعت اسیبی وارد نمیکند– همچون الماسهای «Old-Mine Cut» یا «Canadamark» – در کنار گرایش به بافت و نامتقارنی طبیعی، خط فکر شخصی و لمسی به آثارش بخشیده است.
امیلی نیکسون



در سواحل غربی انگلیس، او جواهراتی میآفریند که گویی در خود نشانی از امواج و شنهای دریا دارند. او در استودیوی خود در نزدیکی «هیل» با فشردن موم بر جلبکها، سنگها و صخرههای یافتشده در خلیج «Mount’s Bay» شروع میکند و سپس این بافتها را با روش ریختهگری موم گمشده به فلزات بازیافتی طلا یا نقره منتقل میکند. پیشینه او در نساجی و کیوریتوری نمایشگاه، و فعالیت در «Newlyn Art Gallery»، باعث شد نگاه هنری متفاوتی به جواهرات پیدا کند. برند شخصی او که از اوایل دهه ۲۰۰۰ شکل گرفت، امروز به یک کسبوکار مستقل موفق بدل شده و به زودی با افتتاح یک استودیو و کافه جدید در ساختمانی بازسازیشده در پِنزانس، فضای اجتماعی تازهای برای تجربه جواهرات فراهم خواهد کرد. استفاده از فلزات بازیافتی، یاقوتهای کبود با رنگهای اقیانوسی و الماس همزمان نشانگر تعهد اخلاقی و شهود زیباییشناختی اوست. امسال، خط تولید مردانهای شامل حلقهها و انگشترهای مهر معرفی کرد که بهگونهای طراحی شدهاند که حس کشف شدن پس از سالها در شن و خاک را القا کنند؛ طرحی که با مشارکت پسرش شکل گرفت و اکنون خود او و دوستانش نیز از این جواهرات استفاده میکنند.
(Cece Jewellery)



که در سال ۲۰۱۸ توسط «سیسی فاین هیوز» در لندن تأسیس شد، بهسرعت با قطعاتی خاص و خلاقانه که تلفیقی از مهارت فنی و روایتگری هستند، شهرت یافت. هیوز، با پیشینهای در تاریخ هنر و تجربه کار در نمایشگاه ها، جواهرات را بستری برای بازنمایی نمادها و داستانهایی دانست که در طراحی معاصر غایب بودند. هر قطعه با طلای ۱۸ عیار بازیافتی آغاز میشود، سپس با تصاویر برگرفته از اسطورهشناسی، فولکلور و فرهنگ تتو – از قلبهای شعلهور و مارها گرفته تا نمادهای کیهانی – بهصورت دستی حکاکی شده و با مینای شامپلِوِه رنگآمیزی میشود. روند تولید، دقیق و زمانبر است و گاهی چندین بار پخت در کوره را برای رسیدن به عمق و دوام رنگها نیاز دارد. آثار او همچون «میراثهای مدرن» عمل میکنند: جواهراتی شخصی، نمادین و ساختهشده برای ماندگاری. سفارشهای اختصاصی بخش مهمی از موفقیت برند را تشکیل میدهد و نمونه شاخص آن، حلقهای مینایی با تصویر گربه تیلور سویفت است که در رسانهها بازتاب گستردهای پیدا کرد.
کاسترو اسمیت



که در شرق لندن فعالیت میکند، با بهرهگیری از هنر کهن حکاکی مُهر جایگاهی متمایز در جواهرات معاصر یافته است. او ابتدا در رشته نقاشی و چاپ تخصص داشت، اما پس از ورود به دوره کارآموزی بنیاد گلدسمیتس در «هتون گاردن»، به حکاکی معکوس اینتاگلیو روی آورد. هر انگشتر کار او از طراحی دستی آغاز شده و سپس ساعتها زیر ذرهبین حکاکی میشود. مضامین آثار او مملو از نمادهای حیوانی، اسطورهای و آناتومیک است که گاه به بیولوژی و نمادپردازی قرون وسطی ارجاع میدهند. دریافت بورسیه «Churchill Fellowship» در سال ۲۰۱۷ و سفر به ژاپن برای یادگیری تکنیکهای سنتی فلزکاری و پاتیناسیون، نقطه عطفی در مسیر کاری او بود و دیدگاهش به دقت، روایت و هنر حکاکی را دگرگون کرد. آثارش اغلب سفارشی و ساختهشده با نمادهایی انتخابشده توسط مشتریاناند و او جواهر را «شکل قابل حمل داستانگویی» میداند.
By Pariah



که در سال ۲۰۱۶ توسط «سوفی کارگ» در لندن پایهگذاری شد، با هدف بازتعریف مفهوم جواهرات لوکس آغاز به کار کرد. نام برند از مقالهای در روزنامه نیویورک تایمز با عنوان The Outcast of the Islands الهام گرفته شد؛ متنی که کارگ را به خلق برندی واداشت که بر «زیبایی طبیعی»، «قدرت ذاتی» و «فردیت» تأکید دارد. نخستین مجموعههای این برند، مینیمالیستی و ساده بودند اما به مرور، سبک آن به سوی جواهرات ظریف و مجسمهوار با تعهد جدی به پایداری تغییر یافت. هر قطعه ابتدا بهصورت دستی از موم تراشیده میشود و سپس با استفاده از طلای بازیافتی ساخته میشود. استفاده از سنگهای نیمهقیمتی همچون عقیق سبز، عقیق سرخ (کارنلیان) و اونیکس، آن هم با کمترین تراش یا پرداخت، بخشی از فلسفه برند است؛ جایی که نقصها، رگهها و بافت طبیعی سنگ نهتنها پنهان نمیشود بلکه بخشی از هویت اثر بهشمار میآید. «بای پاریاه» از همان ابتدا زنجیره تأمین و بستهبندی را نیز با معیارهای پایداری و اخلاقی طراحی کرد و به مرور به انتخاب نخست مشتریانی تبدیل شد که به دنبال جواهراتی ماندگار، بدون وابستگی به روندهای گذرا، و ساختهشده با مسئولیت اجتماعی هستند. این برند در نشریات معتبر و فهرست «۳۰ زیر ۳۰» فوربس اروپا نیز مورد توجه قرار گرفته است.
Lylie



برندی که در سال ۲۰۱۷ توسط «الیزا والتر» در غرب لندن تأسیس شد، از آغاز با مأموریتی روشن وارد عرصه جواهرات شد: ساخت آثاری ظریف و کانسپت محور بدون استفاده از مواد معدنی تازه استخراجشده. لایلی که آموزش زرگری خود را در «هتون گاردن» گذرانده و پیشتر تاریخ هنر خوانده بود، سیستم «Gold Exchange» را راهاندازی کرد؛ برنامهای که مشتریان را به ارائه طلاهای قدیمی، جواهرات بلااستفاده، حتی طلای دندان و قطعات الکترونیکی فرسوده در ازای اعتبار خرید تشویق میکند. این مواد بازیافتی، همراه با الماسهای آزمایشگاهی یا عتیقه، اساس مجموعههای لایلی را تشکیل میدهند. تمام قطعات با تکنیکهای سنتی زرگری ساخته و در کارگاههای کوچک بریتانیا تکمیل میشوند. لایلی از سال ۲۰۲۴ گواهی B Corporation را دریافت کرده که نشاندهنده پایبندی این برند به معیارهای اجتماعی و زیستمحیطی است. بستهبندیها ساده، بدون پلاستیک و کاملاً قابل بازیافتاند. این برند امکان سفارشهای اختصاصی – بهویژه حلقههای نامزدی – را با مشاوره دقیق و متناسب با روحیات افراد فراهم کرده و هر پروژه با شفافیت کامل در تأمین مواد اولیه همراه است. لایلی جواهر را نه صرفاً یک شیء زینتی، بلکه بخشی از یک چرخه پایدار و قابل انتقال به نسلهای بعد میداند.
Shakti Ellenwood



از سال ۲۰۰۰، پس از آموزش زرگری در سانفرانسیسکو، مسیر حرفهای خود را با تمرکز بر «ساخت با نیت» آغاز کرد. او سالها در یک کارگاه آرام در دوون فعالیت میکرد و مشتریانش برای مشاورههای شخصی و تجربه فرآیند آیینی ساخت به آنجا میآمدند. امروز، النوود در استودیویی در «Goldsmiths’ Centre» در لندن فعالیت میکند، هرچند دوون همچنان الهامبخش قسمتی از آثارش باقی مانده است. تمام قطعات او با طلای ۱۸ عیار دارای گواهی Fairmined ساخته و با سنگهای قابل ردیابی مانند الماس، یاقوتهای کبود مونتانا و یاقوت سرخ تزئین میشوند. او جواهرات خود را «قصه های کوچک طلایی» مینامد؛ آثاری که با نواختن مانترا پشت میز کار و صرف زمان طولانی، با هدفی نمادین و معنوی شکل میگیرند. از سال ۲۰۲۲، برند شاکتی النوود دارای گواهی B Corporation است و عنوان «Best for the World» را برای اثرگذاری اجتماعی کسب کرده. او بخشی از درآمد خود را به خیریههایی مانند «The Childhood Trust» و «Sea Shepherd UK» اختصاص میدهد و در تمام مراحل تولید، از مواد و بستهبندی بدون پلاستیک و با منشأ مسئولانه استفاده میکند. آثار او در ظاهر ساده و ظریفاند، اما قدرت واقعیشان در عمق معنایی و بار آیینی نهفته است.
این هفت طراح، با وجود تفاوتهای آشکار در سبک، فلسفه مشترکی را دنبال میکنند. نخست، تعهد جدی به تأمین اخلاقی و پایدار مواد اولیه، چه با استفاده از فلزات و سنگهای بازیافتی و چه با همکاری با تأمینکنندگان دارای گواهی. دوم، رویکرد آهستهساخت (Slow-Made) که به معنای صرف زمان، توجه به جزئیات و اولویت دادن به کیفیت بر کمیت است. سوم، تأکید بر روایتگری و بار معنایی آثار؛ جواهراتی که تنها یک شیء تزئینی نیستند بلکه حامل داستان، خاطره و پیوندی شخصی با صاحب خود هستند. این جنبش، گونهای تازه از «لوکس آرام» را نمایندگی میکند؛ لوکسی که به جای جلب توجه آنی، بر دوام، معنا و ارتباط عاطفی تأکید دارد و بهگونهای ساخته شده که برای نسلها باقی بماند.