اعتبارت را حفظ کن
“رنو پرته” مدير منطقه خليج فارس برند “ژژلوکولتر” در زمان رونمايی از اين محصول گفته بود: بازار ايران بازاری جوان و قابل اتکاست و بسياری از کلکسيونرهای ايرانی به راحتی میتوانند مخاطبان اين ساعتهای گران قيمت و لوکس باشند.
“برندها اينجا هستند” اين جمله ای است که با ورود به يکی از لوکسترين مراکز خريد تهران به چشم می آيد.
گران قيمت ترين و لوکس ترين محصولات کمپانی های بزرگ و کوچک خارجی در قلب تهران می درخشند. مرد جوانی از نمايندگی يکی از برندهای بزرگ ساعت بيرون آمده و در حالی که قيمت اين ساعت لوکس او را شگفت زده کرده، میگويد: «ساعتهای پشت ويترين اين مغازه به قدری گران قيمت است که حتی نمیتوان آن را به صورت آزمايشی هم بر دست بست. وارد مغازه که میشوی طراحی خاص و تزئينات انجام شده چشمها را خيره میکند اما خريد اين محصول فقط اعتماد به نفس نمیخواهد.»
هوا رو به تاريکي میرود و رفت و آمد مشتريان در لوکس فروشی بيشتر میشود. هر چند ساعت يک بار افراد به نسبت جوان برای قيمت کردن لوکسهای چشم نواز به داخل مغازه میروند و با دستهای خالی خارج میشوند. عدهای هم حتی وارد فروشگاه نمیشوند و تماشای پشت ويترين را به همه چيز ترجيح میدهند. ساعتهای گران قيمتی که چشم هر رهگذری را به خود خيره میکند چه برسد به علاقمندان و عاشقان برند.
خانم جوانی که يکی از برندهای مطرح سوئيسی را از فروشگاه رسمی اين ساعت خريده است با خوشحالی از فروشگاه بيرون می آيد و در حالی که تمام حواسش معطوف به خريدش هست، میگويد: «پرداخت مبالغ بالا برای ساعتهای مارکدار ارزش دارد. ساعت، به افراد شخصيت و اعتماد به نفس میدهد.»
مرد ميانسالی با نگاه به سمت خانم جوان در تاييد حرفهای او اضافه میکند: «به همين دليل است که مطرحترين و برترين برندهای دنيا در ايران نمايندگی دارند. آنها به کيفيت و رضايت مشتريان اهميت میدهند. ايران بازار خوبی برای برندهای مطرح جهان است.»
مرد ميان سال با قاطعيت ادامه میدهد: «اين روزها اگر اهل معامله باشيد بايد ساعت گران قيمت و مارکدار به دست ببنديد. آراستگی ظاهر برگ برندهای در قرارهای تجاری است. ساعت سوئيسی مارکدار يکی از الزامات افراد شيک پوش و آراسته شده است. ماشين، ساعت و لباسهايی با مارک برندهای مطرح جهانی به يک تاجر يا مدير عامل شرکت شخصيت ديگری میبخشد. بستن برند سوئيسی بر دست، وجه تمايز بازرگانان در معاملاتشان است.»
مرد ميانسال درست میگويد؛ در چند سال اخير شرکتهای ساعت سازی دنيا به ويژه شرکتهای سوئيسی که بسيار صاحب نام در دنيا به لحاظ توليد ساعت هستند سعی میکنند تا با سرمايهگذاری جدی در ايران از فروش بدل ساعتهای خود جلوگيری کرده و ارزش و اعتبار برند خود را در بازار ايران حفظ کنند. اين ساعتها که نام واقعی برند را به يدک میکشند در بازار ايران با قيمتهای گزاف و بسيار بالايی به برندبازان ايرانی داده میشوند. قيمت برخی از ساعتهای به اصطلاح دست ساز بسيار نجومی است و تنها طيف بسيار محدودی را در ايران شامل میشود. يکی از برندهای مطرح سوئيسی، قيمت پايهای نزديک به ۵۰۰ ميليون تومانی داشت و حتی برخی از انواع آن تا يک ميليارد تومان نيز قيمتگذاری میشد.
علم اقتصاد و طبقه نوظهور
واردکنندگان برندهاي لوکس و لاکچري با ادعاي دست ساز بودن ساعتها، کلکسيونداران ايراني و افرادي که از اعتماد به نفس قابل توجهي برخوردار هستند را به عنوان گروه مخاطبان اين محصول معرفي کردند. اين محصولات در زمان ورود به بازار کشورمان در پايه قيمتي پنج هزار تا يک ميليون دلار عرضه شد. رقمي که با احتساب دلار امروز سر به ميلياردها تومان ميزند.
بايد ديد با سه برابر شدن قيمت ساعتهاي يک ميليون دلاري باز هم کساني هستند که اعتماد به نفس خريد اين ساعتهاي گران قيمت و لوکس را داشته باشند.
اما سئوال اين جاست که چه قشري مخاطب اين محصولات بسيار لوکس هستند؟
سعيد ليلاز کارشناس اقتصادي، معتقد است: «براي هر پديدهاي بايد به دنبال علت اقتصادي باشيم. ورود کالاهاي لوکس و گران قيمت به بازار کشور در سالهاي اخير تقريبا چند برابر شده است. علت آن هم در درجه اول اين است که در اثر نوسانات اقتصادي و اجتماعي عظيم کشورمان در چند سال اخير، طبقهاي ظهور کردهاند که مخاطبان اصلي اين محصولات را تشکيل ميدهند. اين گروه که عمدتا بر اثر تصميمگيريهاي اقتصادي و اجتماعي دولت شکل ميگيرند؛ از نظر اقتصادي بسيار پر قدرت بوده و منابع عظيم مالي را در اختيار دارند و به طبع بخش قابل توجهي از اين منابع را به خريد کالاهاي لوکس اختصاص ميدهند.»
اما اين تنها دليل نيست؛ علت ديگر ظهور اين طبقه اجتماعي، روش برخورد دولت و سيستم نامناسب شبکه بانکي کشور بود؛ معوقات بانکي ۴ هزار ميليارد تومان در سال ۸۴ ظرف کمتر از ۳ سال به ۸۰ هزار ميليارد تومان رسيد. همين افراد کساني هستندکه با بهرهگیری از رانتهاي دولتي، کالاهاي لوکس را به کشور وارد کرده و خودشان هم بخش مهمي از مخاطبان اين کالاها را دربر ميگيرند.
به طور قطع ميتوان گفت گرانقيمتترين برندهاي دنيا در بازار ايران وجود دارند و به فروش ميرسند. در فضاي غبارآلود اقتصادي کشور اين طبقه نوظهور فرصتهاي مناسبي براي بهرهمندي از رانتهاي دولتي دارند. براي مثال ايجاد فاصله نرخ رسمي بهره با نرخ تورم کشور باعث شد تا کساني که وامهاي کلان بانکي دريافت کردهاند به سودهاي کلاني هم دست يابند. در رابطه با واردات کالاهاي لوکس نرخهاي تعرفه واردات افزايش نداشته و دولت با ارائه ارز مرجع، واردکنندگان را در امر واردات حمايت کرده است.
ليلاز معتقد است: نوکيسهها يا همان طبقه نوظهور جامعه در چند سال اخير از طريق رانتهاي دولتي به سودهاي کلاني رسيدهاند. خود اين امر هم باعث افزايش کالاهاي لوکس در کشور شده است. زماني که ثروت از يک حدي فراتر برود تشخص و تفاخر افراد هم به نسبت بالاتر ميرود. وقتي کسي ماهانه درآمدي نزديک به ۱۰ ميليارد تومان داشته باشد، به صورت عادي توان خريد يک ساعت يک ميلياردي را هم خواهد داشت. بر اساس علم اقتصادي هدف انسان از خريد کالا مطلوبيتي است که پس از خريد به وجود ميآيد. افراد براي به رخ کشيدن وجه تمايز خودشان هزينههاي کلاني ميپردازند که خريد يک ساعت گران قيمت و لوکس امري عادي در اين زمينه است.