
در سالهای اخیر، بازار سهام فناوری، بهویژه در حوزه هوش مصنوعی (AI)، شاهد رشد چشمگیری بوده است. این رشد، که عمدتاً توسط تعداد محدودی از شرکتهای بزرگ فناوری هدایت شده، با اشتیاق گسترده برای پتانسیل تحولآفرین هوش مصنوعی در اقتصاد جهانی همراه بوده است. بااینحال، نشانههایی از ارزشگذاری بیشازحد و انتظارات غیرواقعی، پرسشهایی را درباره پایداری این رونق و پیامدهای احتمالی یک سقوط اقتصادی مطرح کرده است.
1- ابعاد کنونی رونق هوش مصنوعی رشد اخیر بازار سهام فناوری عمدتاً بهواسطه سرمایهگذاریهای کلان در هوش مصنوعی شده است. ده شرکت بزرگ فناوری، از جمله آمازون، برادکام و انویدیا، بیش از نیمی از این افزایش ارزش بازار را به خود اختصاص دادهاند. در نیمه اول سال ۲۰۲۵، سرمایهگذاری در فناوری اطلاعات تمام رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) ایالات متحده را تشکیل داده و یکسوم سرمایهگذاریهای خطرپذیر (Venture Capital) در غرب به شرکتهای هوش مصنوعی اختصاص یافته است. این اشتیاق ریشه در باور به توانایی هوش مصنوعی برای بازسازی اقتصاد جهانی دارد. برخی تحلیلگران، هوش مصنوعی را با انقلاب صنعتی مقایسه کرده و آن را حتی فراتر از آن میدانند، با پتانسیل خلق ارزش اقتصادی در مقیاس تریلیونها دلار. این دیدگاه، سرمایهگذاریهای عظیم در زیرساختهای هوش مصنوعی، بهویژه مراکز داده (Data Centers)، را توجیه میکند. بااینحال، گزارشهای اخیر، مانند مطالعه بانک یوبیاس (UBS)، نشان میدهند که درآمدهای حاصل از هوش مصنوعی تاکنون ناامیدکننده بوده و تنها به ۵۰ میلیارد دلار در سال رسیده است، درحالیکه پیشبینی میشود سرمایهگذاری جهانی در مراکز داده بین سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۸ به ۲.۹ تریلیون دلار برسد (بدون احتساب هزینههای انرژی).
2- نشانههای حباب اقتصادی شواهد فزایندهای وجود دارد که سرمایهگذاری در هوش مصنوعی ممکن است به سطحی از اشتیاق غیرمنطقی رسیده باشد. مطالعهای از مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) نشان میدهد که ۹۵ درصد سازمانها از سرمایهگذاری در هوش مصنوعی مولد (Generative AI) بازده مالی قابلتوجهی کسب نکردهاند. تحلیلگران بازار، ارزشگذاری سهامهای هوش مصنوعی را با سهامهای دوره داتکام (Dotcom) در سال ۱۹۹۹ مقایسه کرده و آنها را بیشازحد متورم توصیف میکنند. این نگرانیها با اظهارات برخی از پیشگامان صنعت هوش مصنوعی تقویت شده که به وجود هیجان بیشازحد در بازار اذعان دارند. بااینحال، حبابهای اقتصادی در زمان ظهور فناوریهای تحولآفرین پدیدهای غیرمعمول نیست. مطالعهای در سال ۲۰۰۸ توسط بانک فدرال رزرو سانفرانسیسکو نشان داد که نوآوریهای فناوری اغلب با حبابهای سفتهبازی همراه هستند، زیرا سرمایهگذاران به پیشرفتهای واقعی در بهرهوری بیشازحد واکنش نشان میدهند. بررسی ۵۱ نوآوری بین سالهای ۱۸۲۵ تا ۲۰۰۰ نشان داد که ۳۷ مورد از آنها با حباب همراه بودهاند. بااینحال، این حبابها معمولاً مانع پذیرش گسترده فناوریهای مربوطه نشدهاند، همانطور که در مورد راهآهن در قرن نوزدهم یا روشنایی الکتریکی مشاهده شد
3- تحلیل تاریخی حبابهای فناوری برای درک بهتر پیامدهای احتمالی یک سقوط در بازار هوش مصنوعی، مقایسه آن با حبابهای تاریخی فناوری مفید است. سه عامل کلیدی شدت پیامدهای یک حباب را تعیین میکنند:
- محرک رونق
- ماهیت و دوام سرمایهگذاریهای کلان
- توزیع ضررها
3-1- محرک رونق حبابهای فناوری معمولاً توسط دو نوع محرک ایجاد میشوند: فناوری یا سیاسی. حبابهای ناشی از محرکهای سیاسی، مانند تغییرات در مقررات یا مالیاتها، معمولاً آسیب بیشتری به اقتصاد وارد میکنند، زیرا سرمایهگذاران را به رفتار کلان جمعی سوق میدهند. نمونه بارز آن، حباب داراییهای ژاپن در اواخر دهه ۱۹۸۰ بود که به رکود طولانیمدت منجر شد. در مقابل، حبابهای فناوری، مانند حباب داتکام، معمولاً آسیب کمتری دارند. رونق کنونی هوش مصنوعی در ابتدا توسط پیشرفتهای فناوری، مانند انتشار مقاله «توجه همهچیز است» (Attention is All You Need) در سال ۲۰۱۷ و عرضه چتجیپیتی (ChatGPT) در سال ۲۰۲۲، ایجاد شد. بااینحال، حمایتهای اخیر دولتها، از جمله کاهش مقررات در ایالات متحده و سرمایهگذاریهای کلان در کشورهای خلیجفارس، عناصر سیاسی را به این معادله افزوده است
3-2- ماهیت و دوام سرمایهگذاریهای کلان اندازه و دوام سرمایهگذاریهای کلان (Capex) نقش مهمی در پیامدهای یک حباب دارد. در رونق راهآهن بریتانیا در دهه ۱۸۴۰، سرمایهگذاری از ۵ درصد به ۱۳ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یافت و سقوط آن به دو برابر شدن بیکاری منجر شد. در مقابل، سرمایهگذاریهای کنونی هوش مصنوعی در ایالات متحده (۳ تا ۴ درصد تولید ناخالص داخلی در چهار سال گذشته) نسبتاً معتدل است، اما پیشبینیهای ساخت مراکز داده نشاندهنده افزایش قابلتوجه این رقم است. نگرانی بزرگتر، دوام پایین داراییهای هوش مصنوعی است. تراشههای پیشرفته، مانند محصولات انویدیا، بهسرعت مستهلک میشوند و میانگین عمر داراییهای شرکتهای فناوری آمریکایی تنها ۹ سال است، در مقایسه با ۱۵ سال برای داراییهای مخابراتی در دهه 1990
3-3- توزیع ضررها شدت یک سقوط به این بستگی دارد که چه کسانی ضررها را متحمل میشوند. وقتی ضررها بین تعداد زیادی سرمایهگذار فردی توزیع میشود، مانند حبابهای الکترونیک و داتکام در آمریکا، آسیب اقتصادی محدود است. در مقابل، وقتی ضررها در نهادهای مالی متمرکز میشود، مانند حباب راهآهن بریتانیا در دهه ۱۸۶۰، رکود عمیقتر میشود. در مورد هوش مصنوعی، تقریباً نیمی از سرمایهگذاریهای پیشرو در مراکز داده از جریانهای نقدی شرکتهای بزرگ فناوری تأمین میشود که ترازنامههای قوی و بدهی کم دارند. سرمایهگذاران دیگر شامل شرکتهای بیمه، صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای ثروت ملی و خانوادههای ثروتمند هستند که بعید است سقوط آنها سیستم مالی را فرو بپاشد. بااینحال، مواجهه بالای خانوارهای آمریکایی با بازار سهام (۳۰ درصد از دارایی خالص در مقایسه با ۲۶ درصد در سال ۲۰۰۰) ریسک را افزایش میدهد، زیرا کاهش ارزش سهام میتواند مصرف را کاهش دهد
4- پیامدهای احتمالی یک سقوط سقوط
حباب هوش مصنوعی میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد
تغییر در رهبری بازار: تاریخ نشان میدهد که شرکتهای پیشرو در زمان حبابها اغلب جای خود را به تازهواردان میدهند. بسیاری از شرکتهای پیشگام در راهآهن، تلگراف و تلفن بهسرعت کنار گذاشته شدند.
تأثیرات اقتصادی متغیر: شدت تأثیر اقتصادی به عوامل ذکرشده بستگی دارد. حباب الکترونیک دهه ۱۹۶۰ تأثیر محدودی داشت، اما حباب راهآهن دهه ۱۸۷۰ طولانیترین رکود تاریخ آمریکا را رقم زد.
مزایای بلندمدت: حتی در صورت سقوط، سرمایهگذاریهای زیرساختی، مانند مراکز داده، میتوانند مزایای پایداری برای جامعه فراهم کنند، مشابه کابلهای فیبر نوری دهه ۱۹۹۰ که خدمات دادهمحور امروزی را ممکن ساختند.
در پایان:
رونق کنونی هوش مصنوعی، با پتانسیل تحولآفرین خود، شباهتهایی با حبابهای تاریخی فناوری دارد، اما ویژگیهای منحصربهفردی نیز ارائه میدهد. محرک فناوری آن با حمایتهای سیاسی تقویت شده، سرمایهگذاریهای کلان آن با داراییهای کوتاهعمر همراه است، و توزیع ضررها احتمالاً بین شرکتهای بزرگ و سرمایهگذاران نهادی خواهد بود. بااینحال، مواجهه بالای خانوارهای آمریکایی با بازار سهام، ریسکهای اقتصادی قابلتوجهی را ایجاد میکند. این گزارش نشان میدهد که درحالیکه حبابهای فناوری میتوانند به پذیرش گسترده فناوری منجر شوند، مدیریت دقیق ریسکهای مالی و اقتصادی برای کاهش پیامدهای یک سقوط احتمالی ضروری است. آگاهی از این دینامیکها به خوانندگان کمک میکند تا با دیدی روشنتر به آینده هوش مصنوعی و تأثیرات آن بر اقتصاد جهانی نگاه کنند.