
در پایان قرن نوزدهم میلادی، ایران ــ در دورهٔ قاجار ــ با فتحِ علمی و استعماری اروپاییان روبهرو شد؛ کشورهای فرانسه، بریتانیا، و بعداً آمریکا باستانشناسان و مأموران کاوش را به ایران فرستادند. درخواستها برای کاوش در محوطههای باستانی امتیاز گرفتند، یا قراردادهایی بسته شد که اجازهٔ حفاری و استخراج یافتهها را بهخارج بدهد. در این دوره ضوابط ملی روشن و جامعی وجود نداشت، یا اگر بود، اجرایش بسیار ضعیف بود؛ مالکیت فرهنگ مادی و آثار باستانی هنوز بهصورت یک حق ملی منسجم در قانون ایران تثبیت نشده بود.

اولین روندِ نظم دادن به این موضوع در ایران، عمدتاً بعد از پایانِ سلطنت قاجار و با شروعِ اقتدار دولت مرکزی در دورهٔ پهلوی بود. مهمترین نقطهٔ عطف قانونی، تصویبِ قانونِ حفاظتِ عتیقهجات در سال ۱۳۰۹ شمسی (۱۹۳۰ میلادی) بود؛ قانونی که دولت مرکزی را مسئول صدور مجوزِ حفاری، تنظیم قراردادها، و تعیینِ اینکه چه بخش از یافتهها در داخل کشور باقی بماند و چه بخشی بتواند خارج شود، ساخت. این قانون چارچوبی فراهم کرد تا قراردادهایی مانند partage رسمیت پیدا کنند و نقل و انتقال اشیا راحتِ پیش از آن دوره را محدود کنند.

کشورهای بهرهبردار، امتیازاتشان، و مجوزها
- فرانسه در شوش مشارکت عمده داشت. کاوشهای ژاک دوـمورگان و مأموریتهای باستانشناسی فرانسوی امتیازات کاوش در مناطق مانند شوش را دریافت کردند، و یافتهها را به مؤسساتشان مانند موزه لوور انتقال دادند. این انتقالها غالباً بر پایهٔ قراردادِ مستقیم یا احیاناً امتیازهای دولتی ایرانِ آن زمان بود، بدون وجود نظام مدون ثبت و مالکیتِ کاملاً قانونمند.
- بریتانیا از راهِ خرید، کلکسیون شخصی و موزهای، و گاهی مجوزهایی که در دورههای ضعفِ قانون ایران صادر میشد، آثار بسیاری جمعآوری کرد؛ برای مثال آثار برنزی لرستان که بعدها در موزههایی مانند British Museum عرضه شدند.
- آمریکا نیز با مؤسسات دانشگاهی مثل Oriental Institute دانشگاه شیکاگو فعال بود. مثالِ مهم پرسپولیس است؛ گروههای آمریکایی از دههٔ ۱۹۳۰ حفاری کردند و برخی قطعات را تحت قرارداد partage یا موافقت با ادارهٔ عتیقات به مؤسساتشان انتقال دادند.

مسیرِ انتقال، روشهای حفاری و تقسیمِ یافتهها
روشِ حفاری در دورهٔ نخست، شتابزدهتر و با حداقلِ ثبت دقیق بود: فرسایش لایهها، جمعآوری سریعِ اشیا، گاهی بدون ثبت دقیق محل دقیق لایهٔ باستانشناسی. در دورههای بعد، مخصوصاً پس از قانون ۱۹۳۰ ایران، تأکید بر ثبت دقیق موقعیت و لایه، رسمیتِ کاتالوگ، و نقشهبرداری شد. انتقال اشیاء معمولاً از طریق راهآهن و بنادر انجام میشد، بستهبندی میشدند، به موزههای مقصد ارسال میشدند، و آنجا ثبت میگشتند.
مکانیزم partage (“تقسیمِ یافتهها”) یکی از ابزارهای قانونی برای مشروعسازیِ انتقال بخشی از اشیا به خارج بود؛ بخش دیگر معمولاً میماند در ایران، یا در موزههای ملی. اما سهمِ ایران در این تقسیم در بسیاری موارد کمتر بوده است، به دلیلِ ضعف توانِ فنی یا فشارهای دیپلماتیک.
واقعیتهای حقوقی روشن
- قبل از قانون ۱۹۳۰، بسیاری از قراردادها یا امتیازات کاوش بدون نظارت مدون یا بدون شفافیت کامل در ثبت مالکیت بودهاند.
- قانونِ حفاظتِ عتیقهجاتِ ۱۹۳۰ ایران مهم است، ولی اجرا و شفافیتِ آن تا دههها بعد دچار اشکال بوده است.
- کنوانسیونِ یونسکو ۱۹۷۰ سهم بینالمللی را وارد کرد: محدودیت صادرات قانونی آثار فرهنگی، الزام به نشان دادن منشأ (provenance)، امکانِ بازپسگیری آثارِ خارجشده غیرقانونی.


معرفی چند اثر مشهور و موقعیت کنونیشان
- Pendantِ Petit chien à bélière» از شوش
این زیور فلزی کوچک، به شکل سگ، در Tell آکریپولیس شوش کشف شده و یکی از نخستین نمونهها است از کارهای فلزی با تکنیکهای پیشرفته در اوایل هزارهٔ چهارم پیش از میلاد. اکنون در موزه لوور پاریس نگهداری میشود. - جام بزرگ شوش با نقشهای گوزن (Bushel with ibex motifs)
این جام سفالی بزرگ با نقوش گوزن (گوزن کوهی) متعلق به دورهٔ شوش است (حدود ۴۲۰۰–۳۵۰۰ پیش از میلاد)؛ در یکی از آرامگاه های شوش پیدا شده است. اکنون در لوور قرار دارد. این اثر ترکیبی از زیبایی تزئینی و فن سفالگری اولیه است که نشاندهنده هنر پیشرفتهی سرزمینهای بینالنهرین و ایران باستان است. - Bronzes of Luristan
مجموعهای از اشیای برنزی، تزئینی و کاربردی، از منطقهٔ لرستان غرب ایران؛ شامل ابزار جنگ، زین اسب، زیورآلات و اشیأ تشریفاتی. برخی در موزههای بریتانیا، برخی در موزهٔ متروپولیتن و مؤسسات بینالمللی نگهداری میشوند. - بَریلیهٔ کتیبهٔ منیشتوشو (Manishtushu Obelisk)
سنگنبشتهای بزرگ که در شوش یافت شده و اکنون در لوور است. این یک نمونهٔ مهمِ کتیبهبازی است که نشاندهنده سازوکارِ سیاسی و مالکیت زمین. - سنگی شیر و گاو از پرسپولیس نمادی از باروری زین و چرخش سال
این قطعه سنگی، نمایشی از قدرت و ایدئولوژی شاهنشاهی هخامنشی است، که در یکی از پلکانهای بزرگ پرسپولیس بوده است؛ سالها در مؤسسهٔ Oriental Institute شیکاگو نگهداری شد. اخیراً پس از ~۸۰ سال به موزهٔ دانشگاه بازگشته است برای نمایش عمومی.
ارزش آثار: علمی، فرهنگی، مادی
این آثار نه فقط برای زیبایی و قیمت مادیشان ارزش دارند، بلکه بهعنوان شواهد مستقیمِ تاریخ، هنر، فن تکنولوژی دو هزار ساله یا بیشتر و ارتباطات فرهنگی (تجارت، تبادل هنری، تأثیرپذیری سبکها) مهماند. برای ایران این آثار بخشی از هویت تاریخیاند، و حضورشان در موزههای خارجی یک برداشت متفاوت از روایت تاریخی ملی را ممکن کرده است؛ اما نقصان در ثبت منشأ و فقدانِ امکانِ نمایشِ آنها در ایران برای عموم یکی از موضوعات جنجالی است.