
نمایشگاه نارشا (Soaring)، بهمناسبت پنجاهمین سالگرد تأسیس انجمن هنرمندان هان-می (Han-Mee Artists Association)، در موزه دانشگاه واشنگتن دیسی برگزار شده است؛ رویدادی فرهنگی که فراتر از بزرگداشت نیمقرن فعالیت هنری، بستری برای تأمل در باب هویت، سنت و معاصریت در بستر تجربه زیسته هنرمندان کرهای-آمریکایی فراهم میآورد. عنوان نمایشگاه، برگرفته از منظومهای حماسی متعلق به سال ۱۴۴۷ میلادی، نخستین اثر نگاشتهشده به خط هانگول، ارجاعی تاریخی و نمادین است که در همان ابتدا لایهای از پیوستگی فرهنگی را در فضای نمایشگاه القا میکند. با اینحال، کیوریتوری دقیق و تیزبین جونگ-سیل لی، استاد هنر و طراحی در دانشگاه جرج واشنگتن، این نمایشگاه را به جای آنکه صرفا به بازنمایی سنت کرهای محدود کند، به بستری برای تعامل و گفتوگو میان دو فرهنگ بدل کرده است.

آنچه در «نارشا» به چشم میآید، نه صرفاً تنوع آثار، بلکه خلاقیتی است که هنرمندان در بازتعریف و ترکیب مؤلفههای فرهنگی شرق و غرب از خود نشان دادهاند. در آثار مینسون اوه مون، نمادهای ملی آمریکا همچون کاخ کنگره و مجسمه آزادی، با واژه کرهای «اژدها» ترکیب شدهاند؛ پیوندی بصری که از یکسو به میراث فرهنگی شرق اشاره دارد و از سوی دیگر در دل سنتهای آمریکایی معنا مییابد. یومی هوگان، هنرمند معاصر، با رویکردی نقاشانه که سنت منظرهپردازی کرهای را با رنگبندی و تکنیکهای غربی درمیآمیزد، تصویری نو و رها از کلیشههای سبک سنتی ارائه میکند؛ تصویری که هم بومی است و هم جهانی.
در مسیری متفاوت، کیوجین لی با سبک فیگوراتیو خود، مرزهای روایت و نقاشی را درمینوردد. او آثارش را با ریختوپاشهای غریزی آغاز میکند و سپس عناصر اسطورهای اروپایی، مانند پری دریایی یا شنلقرمزی، را در ترکیبهایی پیچیده وارد میکند. اثر شاخص او با عنوان «ناآرامی آشکار» (Disquiet Unveiled) با پالت رنگی آبی غالب و ساختاری دوپاره، شخصیتهایی از افسانههای غربی را در برابر معماری و فضا سازی سنتی کرهای قرار میدهد، و از دل این تقابل، دیالوگی میان دو حافظه فرهنگی شکل میگیرد.
در ادامهی مسیر نمایشگاه، هنرمندانی چون سونهی کیم جونگ و کیسون جی. گریفیث، تنوع سبکشناختی و مفهومی را با تمرکز بر فرم و حس به نمایش میگذارند. کیم جونگ با نگاهی مینیمالیستی به گیاهان و بهرهگیری از رنگ غالب سبز، فضایی آرام و تأملبرانگیز میسازد که تداعیگر میراث بصری هنرمندانی چون جورجیا اوکیف است. در نقطه مقابل، گریفیث لباسهایی بدون حضور بدن را نقاشی کرده است؛ آثاری در سبک غربی که با حفظ فرم و چینخوردگی لباسها، ردی از بدن غایب را زنده نگاه میدارند و حسی از فقدان و خاطره را منتقل میکنند.
برخی از هنرمندان با عبور از مرزهای میان رسانهها، آثاری ارائه کردهاند که در میانه نقاشی و مجسمه ایستادهاند. در اثر یونگ-هی پایک، قلههای تخت منظره کوهستانی در کنار ابرهایی سهبعدی و سنگمانند قرار گرفتهاند؛ ترکیبی که وزن و بیوزنی را در هم میآمیزد. اونمی چونگ در اثری ظریف، جورابهای سنتی کرهای را با تزئینات ستارهمانند از لاک سفید در یک چیدمان بصری درخشان ترکیب کرده است. جو کیم نیز در اثر «آرزو» (Longing)، با استفاده از نوارهای سوزندوزیشدهی قرمز، فرمی متحرک و جریاندار ساخته که در عین سادگی، انرژی حرکتی پنهانی را منتقل میکند.

در لایهای دیگر از نمایشگاه، آثار انتزاعی با ظاهری جهانیتر، مفاهیمی عمیق و فرهنگی را در خود پنهان دارند. اینسون شین با چیدمانی منظم از بیش از شصت لوله رنگی ساختهشده از کاغذ توت – متریالی سنتی در هنر کرهای – ترانهای محلی و ثبتشده در میراث ناملموس یونسکو را به زبان فرم بازآفرینی کرده است؛ اثری که با ظاهر مدرنش، میان هنر سنتی شرق و زبان بصری معاصر غرب پل میزند. در اثر جینجینهو کیم با عنوان «بازشدن» (Unfurling)، خطی زردرنگ، گرهخورده و از جنس آلومینیوم، در فضا پیچوتاب میخورد و بر اساس تمثیل دانه خردل از عهد جدید، استعارهای از رشد و شکوفایی را در قالبی انتزاعی روایت میکند. از سوی دیگر، سولی (سویونگ لی) با ساختار خورشیدیاش که از مونوفیلامنت و توریهای پلاستیکی بافته شده، گرما، حرکت و زندگی را با هندسهای نرم و همگرا به تصویر میکشد.