مروارید خلیج فارس
مرواريد از تمدنهاي اوليه قسمتي از افسانه و فرهنگ مردم دنيا بوده و زمانهاي طولاني به عنوان نماد خلوص استفاده ميشد. مرواريد يا لؤلؤ را به انگليسي Pearl به فرانسه Perle و به ايتاليايي Perla ميگويند و به رنگهاي سفيد، سياه، خاکستري، زرد، نارنجي، صورتي، بنفش، سبز و آبي ديده ميشود. داراي ضريب شکست 69/1-52/1 و سختي 3-5/2 و وزن مخصوص 85/2-60/2 ميباشد. در کل 35-30 نوع نرم تن (Mollusk) مستعد توليد مرواريد هستند. نرمتنها غذاي ميکروسکپي را از آبي که در آن زندگي ميکنند ميگيرند و با استفاده از عناصر شيميايي موجود در آب، صدف سخت و اندامها ساخته ميشود. يکي از اين اندامها mantle است که شبيه پوست است و لايه داخلي صدف سخت نرمتن را ميسازد.
سلولهای Mantle که روی صدف سخت قرار دارند، ترکيبات ليکوئيدی پيچيده ای ميسازند که سفت شده و صدف سخت را ميسازد.
به اين لايه سخت داخل صدف، مادر مرواريد (Mother of pearl) ميگويند و همين لايه در مرواريد Nacre نام دارد که از کربنات کلسيم (CaCO3) و Conchiolin (نوعي پروتئين آلي) و آب تشکيل شده است. مرواريدهاي طبيعي ممکن است صدفي (Nacreous) و يا غير صدفي (non-Nacreous) باشند. براي صدفي بودن دو معيار لازم است يکي اينکه Nacre از جنس آراگونيت باشد و دوم اينکه لايه آراگونيت و Conchiolin روي محورهاي متحدالمرکز و موازي با سطح مرواريد باشند. هر کريستال آراگونيت بين 6/0-2/0 ميکرون ضخامت دارد. به طيفهاي رنگين کماني که در سطح مرواريدهاي طبيعي، پرورشي و به خصوص صدف (Mother of Pearl) ديده ميشود ارينت (Orient) ميگويند. اين پديده به دليل ورود نور به لايههاي مختلف مرواريد (Nacre) و شکست يا پراش (Refraction or Diffraction) نور بوجود ميآيد و تابع ضخامت و تکامل لايه نيکر در سطح مرواريد است.
نرمتن (Mollusk) اصلي توليدکننده مرواريد در خليج فارس Pinctada Radiata است که به آن Orient pearl هم ميگويند و به ميزان کمتري نرمتن Pinctada Margaritifera است. طول صدف نرم تن Pinctada Radiata حداکثر 5-7 ميليمتر است و قطر مرواريدش حداکثر به 7 ميليمتر ميرسد. رنگ مرواريدهاي خليج فارس عمدتا کرمي، سفيد و صورتي است و داراي وزن مخصوص74/2- 68/2 هستند. در مرواريدهاي خليج فارس لايههاي آراگونيت و کانکيولين روي محورهاي متحدالمرکز و موازي با سطح مرواريد قرار گرفتهاند. اين مرواريدها به دليل ساختمان و ترکيب آراگونيتي و نيز سرعت رشد پايين مرواريد، داراي جلاي بالايي هستند.
مراکز صيد مرواريد در گذشته فقط به ساحلهاي درياهاي آب گرم محدود ميشد يکي از مهمترين اين مراکز، خليج فارس ميباشد. صيد مرواريد در آبهاي خليج فارس از ديرباز پيشه ساحلنشينان هرمزگاني بوده است و ارزش بالاي اقتصادي، اشتغالزايي و کاربرد مرواريد و صدف در صنعت جواهرسازي و صنايع دستي دريايي، مهمترين انگيزهها و عوامل صيد مرواريد و صدف است. در گذشته مرواريد را از لحاظ کوچکي و بزرگي دانهها، رنگ و آبداري و شکل ارزيابي ميکردند:
۱- ريزی و درشتی
چون مرواريد بسيار از اصداف حاصل ميشد، قاعده چنان بود که مرواريدها را بر غربالهايي ميريختند که به جهت اين کار ساخته شده بودند و آن غربالها را سوراخ در فراخي و تنگي مختلف بود. از عقود قديمي اول عقد مثقالي بوده است، سي و شش دانه يک مثقال، هر سه دانه (ونيم) نيم دانگ و بعد از آن عقد يکي و نيمي، که هر دانه تسويي باشد و عقد دو مثقال که هر دانهاي نيم دانگ باشد و عقد چهار مثقالي و نيم که هر دانهاي سه تسو باشد و عقد شش مثقال که هر دانهاي دانگي باشد و همچنين تا به عقد دوازده مثقال که از او هر دانهاي دو دانگ باشد. بزرگتر دانه از مرواريد که نشان دادهاند دانهاي کمياب بوده که سه مثقال وزن داشته و آنرا در يتيم ميخواندند.
۲- رنگ و آبداری
بطورکلي از 5 رنگ مرواريد نام بردهاند سفيد نقرهاي، زرد، کبود سربي، قرمز مسي (وردي) و سياه (رمادي). که هر رنگي نيز دستهبنديهاي مربوط به خود داشته است. مثلا:
الف) سفيد، شامل خوشاب، نجم يا شيرفام: براق و پرآب است و خشک آب، به رنگ گچ و بدون درخشندگي است.
ب) زرد، شامل تنگ آب (تبني/ کاهي): سفيدي که کميبه زردي ميزند و شمعي: زردي که کمي به سبزي زند و طاووسي: سفيدي که اندکي به زرد و سبز بزند، است.
پ) کبود، شامل آسمان گون: سفيدي که به آبي بزند و رصاصي: سفيدي که اندک مايه سياهي دارد وزيتي، رصاصي: اندک مايه با سرخي آميخته است.
عموما دانه مرواريد درشت سفيد آب دار و براق را شاهوار يا نجم و عيون ميگفتند اين قبيل مرواريدها مدحرج و غلطان و کاملا کروي بودند.
۳- شکل
از لحاظ شکل مرواريدها را به شش دسته تقسيم نموده بودند و هر دسته اصلي بر اساس انحناء، قطرها و غيره شامل انواع اشکال فرعي بوده است. دسته اول داراي مقطع دايره شکل، دسته دوم داراي مقطع بيضي شکل يا استوانهاي شکل، دسته سوم داراي مقطع مثلثي شکل، دسته چهارم داراي مقطع عدسي شکل، دسته پنجم داراي مقطعي به شکل علامت بينهايت و دسته ششم بيشکل بودند. هر دسته نيز داراي تقسيم بنديهايي بوده است. مثلا دسته اول شامل: 1- غلطان يا مدحرج بشکل کاملا گرد و قاعد به فارسي نيمرو يا نيم کره است.
اين اسامي هريک به طريق استعارتي است چنانکه “غلطان” را براي آن گويند که بر کف دست قرار نگيرد از غايت استدارت و “نجم” را به ستاره تشبيه کنند و “عيون” مشبه به چشمه خورشيد است از غايت روشني و “خوشاب” را به اين دليل گويند که سفيد و روشن و آبدار بوده و مقابل و ضد اينها سياه آب و خشک آب باشد.
قيمت مرواريد در سالهاي مختلف متفاوت بوده است. در کتاب الجماهير قيمت مرواريد نوع نجم و عيون اگر از يک مثقال بيشتر وزن داشت را يک هزار دينار نوشته است و قيمت در يتيم (مرواريد بزرگ کمياب با وزن سه مثقال و آبدار که يک دانه تنها در صدف باشد) را 120000 دينار و اگر جفت بود 500000 دينار نوشته است.