- خانواده “فابرژه”
- تزار روسيه الکساندر سوم
- نمايشگاه طلا و جواهرات پاريس
- جواهرساز فرانسوي “کارتيه”
- تخم مرغ ارتش پولادين
فابرژه
خانواده “فابرژه” اصالت فرانسوي داشتند در سال ۱۸۰۰ ميلادي به دليل انتخاب مذهب پروتستان از طرف لويي چهارم تحت تعقيب بودند به ناچار و براي حفظ جان خود مجبور به ترک فرانسه شدند و به شرق اروپا گريختند نام اصلي کارل فابرژه، پيتر کارل بود. در سال ۱۸۴۶ از پدري مهاجر و مادري دانمارکي متولد شد. دوران نوجواني کارل فابرژه در مدرسه آلماني سن پترزبورگ سپري شد. پدرش يک مغازه جواهرفروشي کوچک در محلهاي خوب داشت در سنين جواني کارل فابرژه اين شانس را داشت که براي يادگيري جواهرسازي به کشورهاي فرانسه، ايتاليا و آلمان سفر کند. هنر حکاکي روي سنگ را مديون دوره کارورزي که در فلورانس گذرانده بود ميدانست. در سن ۲۶ سالگي به سن پترزبورگ بازگشت و خيلي زود مديريت فروشگاه پدر را به عهده گرفت.
در سال ۱۸۸۵ تزار روسيه الکساندر سوم به فابرژه سفارش ساخت هديهاي به مناسبت عيد پاک داد، هديه بايد خاص و منحصر به فرد ميبود به طوري که بايد همسرش “ماريا فودورفنا”، را تحت تأثير قرار ميداد، هديه آماده شد و در ظهر عيد پاک بعد از صرف ناهار با اشراف، در کاخ کرملين به ملکه داده شد، ملکه با چشمان متعجب تخم مرغي از جنس طلاي زرد ميديد که با ميناي سفيد رنگ مات پوشيده شده بود طول آن که تقريبا اندازه يک تخم مرغ واقعي بود اما اين همه ماجرا نبود درون تخم مرغ مجسمه مرغي از جنس طلا وجود داشت با چشماني از جنس ياقوت، اين خاصترين هديهاي بود که تا آن زمان يک ملکه دريافت کرده بود.
هديه اي که به وسيله فابرژه ساخته شده بود، تمام افرادي که در مهماني بودند را تحت تاثير قرار داد و باعث تحسين همه حضار شد بعدها ملکه در نامهاي به خواهرش گفته بود که «فابرژه جواهرسازي بينظير است و از نظر او يک نابغه است».
از همان سال ۱۸۸۵ فابرژه تبديل شد به تامينکننده رسميجواهرات دربار در حقيقت شروع موفقيتهاي فابرژه از عيد پاک همان سال شروع شد و فابرژه موفق شد استاد کارهاي مختلف را در تمام روسيه در کارگاه خودش جمع کند. کارگاه او مجموعهاي بود که هر کدام از آنها که در زمينههاي مختلف تخصص داشتند در کارگاه او کار ميکرد افرادي مانند “کولين”،”پرچيت”، “ويگستروم” هر کدام از اينها تيم خود را داشتند که شامل افراد ماهري در زمينههاي مختلف ميشد در انتهاي اين زنجيره، از کارورزها استفاده ميشد که نوجواناني بودن که عمده فعاليت آنها جارو زدن زمين و قرار دادن هيزم در زير ديگ بخار بود، از ويژگيهاي کارگاه او اين بود که امکان استفاده افراد از فضا، مواد اوليه و ابزار بصورت رايگان وجود داشت.
هم زمان با استخراج گاز و ايجاد خطوط راه آهن روسيه در زمينههاي مختلف رونق را تجريه ميکرد و اين به اين معنا بود که افراد ثروتمند جديدي ظهور پيدا ميکردند، اين افراد به دنبال تجمل بودن و همين امر باعث رونق کارگاه فابرژه شد بطوري که نمايندگي در شهرهاي مختلف تاسيس کرد. شعبه اصلي در سن پترزبورگ در خيابان “بولشايامورس کايا” قرار داشت، ساختمان چهار طبقه اي بود که، در طبقه اول خرده فروشي قرار داشت و در طبقه دوم فرآيند ساخت و توليد اتفاق ميافتاد، طبقه سوم مخصوص سفارشات پستي بود و طبقه چهارم دفتر کارل فابرژه قرار داشت فقط مشتريان خاص امکان ملاقات با او را داشتند و تصميم نهايي در مورد محصولات در اين طبقه گرفته ميشد، بر روي ميز او چکشي وجود داشت در صورتي که کاري توجه آن را جلب نميکند با آن چکش آنرا از بين ميبرد.
فابرژه محصولاتي گوناگون در زمينههاي مختلف توليد ميکرد، از جعبههاي سيگار گرفته تا ساعت و شيشههاي عطر، از قاب آينه تا دستههاي عصاي جواهر نشان.

او ميدانست مشتريها چه چيزي ميخواهند فابرژه بسيار هوشمندانه مديريت ميکرد، يکي از کارهايي که انجام ميداد دريافت و ارسال سفارشات با پست بود چيزي که در آن زمان بيشتر شبيه انقلاب در تجارت جواهرات بود هر ساله فابرژه با ساختن تخم مرغهاي عيد پاک تزار روس و همسرش را تحت تاثير قرار ميداد، اتفاقي که هر ساله رخ ميداد ساخت تخم مرغهاي باشکوه تر و مجلل تر بود. ارتباط فابرژه با دربار به قدري مستحکم شده بود که با فوت اکساندر سوم در سن ۴۹ سالگي در اثر نارسايي کليه، نيکولاس دوم که بجاي پدر، تزار روسيه شده بود رويه سفارشهاي عيد پاک به فابرژه را ادامه داد. در سال ۱۸۹۷ فابرژه با خلق يکي از معروف ترين تخم مرغهاي خود خاطره تاجگذاري تزار جديد را زنده کرد.
تخم مرغ تاجگذاري با سطحي مينا کاري شده به رنگ زرد ليمويي نيمه مات بود. فابرژه ميتوانست در ۱۴۲ رنگ ميناکاري کند و اين در حالي بود در بين جواهرسازان قبل و بعد از آن اتفاق نيفتاده بود. گرچه ظاهر آن شاهکار زيبايي بود اما اتفاق اصلي در درون آن بود، کالسکه اي مينياتوري از کالسکه اي که تزار با آن به محل تاجگذاري رفته بود، پنجرههاي آن از جنس کريستال بودن و به قدري استادانه ساخته بود که با چرخاندن دستگيرههاي کوچک در ميشد دربهاي کالسکه را باز کرد.
در ميان مهمانان افرادي از خانواده سلطنتي بريتانيا بودن و اين سرآغازي بود از همکاري فابرژه و دربار انگليس، نتيجه اين همکاري افتتاح يک شعبه در لندن بود. در اين شعبه سفارشهاي دربار انگليس نيز انجام ميشد از مجموعه سفارشهايي که ادوادرهفتم به فابرژه داده بود ميتوان به مجسمه اي از سگ ادوارد اشاره کرد. «سزار» سگ ادروارد بود و مجسمه اي از آن از جنس سنگ يماني سفارش داده بود چشماني از جنس ياقوت، با قلاده اي از جنس طلاي زرد که جمله اي روي آن نوشته شده بود «من از آن پادشاهم» دقيقا شبيه جمله اي که بر روي قلاده سزار وجود داشت.
در سال ۱۹۰۰ از فابرژه دعوت شده بود که در نمايشگاه طلا و جواهرات پاريس شرکت کند، همسر تزار اجازه داد که سه عدد از تخم مرغهاي عيد پاک در اختيار فابرژه براي نمايش درغرفه خودش قرار بگيرد، در روز اخر دعوت شد که او يکي از داوران باشد و در نهايت آن روز عالي ترين نشان فرانسه يعني نشان لوژيونور دونور به او اهدا شد و اتحاديه جواهرسازان پاريس به او لقب متيخ Maitre به معني استاد دادند. مهارت او در توليد محصولات به حدي رسيده بود که ساعتهايي توليد ميکرد که در هر ساعت يک زنگ مخصوص ميزد و درون آن پرندهاي آواز خان قرار داشت که نوک و بالهاي خود را تکان ميداد.
در سال 1901 تزار روسيه نيکولاس دوم تخم مرغ يک سبد گل را به همسرش الکساندرا داده بود، تخم مرغهاي فابرژه ديگر يک حجم تخم مرغي شکل با جواهرات تزيين شده نبودند، تبديل شده بودن به شاهکاري هنري در نهايت زيبايي اين تخم مرغ در برگيرنده گلهايي بود از گياهاني که در بهار و تابستان در روسيه شکوفه ميدادند.
جواهرساز فرانسوي “کارتيه” سه سال بعد با الهام از کارهاي فابرژه شروع به توليد گلها و حيوانات جواهرنشان کرد و از ميناکاري به تقليد از کارهاي فابرژه استفاده کرد.
شمشير جواهر نشان براي پادشاه حبشه و انگشتري که بوسيله تزار به دالاي لاما هديه داده شد، محصولاتي از فابرژه بود که براي تاج داران جهان توليد ميشد.
با اينکه سالهاي ۱۹۰۴، ۱۹۰۵ سالهاي پر رونق براي کسب کار براي فابرژه بود با اين وجود در اين سالها هيچ تخم مرغي عيد پاکي ساخته نشد روسيه درگير جنگ با ژاپن بود در اين جنگي که در جنوب اقيانوس آرام در حال وقوع بود تقريبا تماميناوگان دريايي روسيه از بين رفت از سال ۱۹۰۶ سفارش تخم مرغهاي عيد پاک دوباره از سر گرفته شد.
در ۱۹۱۴ روسيه با فرماندهي نيکولاس دوم وارد جنگ جهاني اول شد در سالهاي جنگ جهاني بر خلاف سالهاي جنگ با ژاپن، سفارشهاي تخم مرغ عيد پاک ادامه پيدا کرد. تخم مرغ عيد پاک ۱۹۱۶ نشان دهنده بلوغ کارل فابرژه ميباشد به گفته Toby Faberg نويسنده کتاب تخم مرغهاي فابرژه هر تخم مرغي صندوقي بيان کننده از اتفاقات دوران خودش است.
در سال ۱۹۱۶ تخم مرغ ارتش پولادين ساخته شد اين تخم مرغ با ظاهر سياهش بسيار متفاوت از هديههاي عيد پاک است. سوپرايز درون آن نقاشي آبرنگي بر روي عاج فيل است که با قابي از جنس طلا و الماس تزِين شده است، نقاشي در برگيرنده تصويري از تزار و فرزندش در جمع بزرگان در ميدان جنگ است.
يکي از عواملي که باعث منحصر به فرد شدنش است اين بود که، اين آخرين تخم مرغ ساخته شده ميباشد. تخم مرغ ۱۹۱۷ نيمه کاره ماند و هرگز کامل نشد. اين اثر به همراه ۹ تخم مرغ ديگر تنها تخم مرغهاي عيد پاک هستن که در خاک روسيه وجود دارند محل نگهداري آنها ساختمان کرملين ميباشد که بعدا از آن ساختمان براي موزه استفاده شد.
بخش اعظمي از تخم مرغها به وسيله استالين بطور مخفيانه فروخته شد از مجموعه ۵۰ تخم مرغ فابرژه هفت عدد از آنها تا امروز مفقود هستند.
بعد از انقلاب به دليل نزديکي فابرژه به دربار خطراتي او را تهديد ميکرد به همين دليل فابرژه تصميم به فرار از روسيه گرفت. همسر و پسر کوچکتر او بوسيله سورتمه از فنلاند به سمت سوييس سفر کردند و فابرژه به دليل نزديکي به دربار انگليس توانست با پوشش ديپلمات انگليسي بوسيله قطار به سمت غرب برود و سرانجام در ۲۴ دسامبر ۱۹۲۰ در سن ۷۴ سالگي در لوزان سويس در گذشت و جسد اون براي دفن به فرانسه برده شد.
در سال ۱۹۳۰ در حالي که جهان شناخت چنداني از آثار فابرژه نداشت تخم مرغ ۱۸۸۵، اولين تخم مرغي که براي تزار ساخته شد با قيمت ناچيز ۸۵ پوند در حراجي کريستي فروخته شد و اين در حالي اتفاق افتاد که ۷۳ سال بعد تخم مرغ عيد پاک سال ۱۹۰۲ به قيمت ۸.۹۰۰.۰۰۰ پوند در حراجي فروخته شد.